سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : جمعه 89/2/24 | 3:46 عصر | نویسنده : ............

زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با ریش های بلند جلوی در دید .بآنها گفت من شما را نمی شناسم ,ولی فکر می کنم گرسنه باشید .بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم .پرسیدند :آیا شوهر شما خانه است ؟ گفت: نه او بدنیال کاری بیرون از خانه رفته است .گفتند :پس ما نمی توانیم وارد شویم .وقتی شوهر ب...ه خانه برگشت ,زن ماجرا را رای او تعریف کرد .شوهرش باو گفت :برو به آنها بگو شوهرم آمده بفرمائید داخل.زن آنها را به خانه دعوت کرد .آنها گفتند "ما با هم داخل خانه نمی شویم .یک از پیرمرد ها به یکی از دوستانش اشاره کرد و گفت :اسم اون ثروت است .و به دیگری اشاره کرد و گفت اسم اون موفقیت است و خودم عشق هسیم .حالا وارد منزل بشوید و با آقای خانه مشورت کنین که شما کدومیک ار ما ها رو دوست دارین که وارد خانه بشیم .زن وارد خانه شد و به شوهرش جریان رو گفت .مرد بسیار خوشحال شد و گفت ..چه ..خوب پس برو از ثروت دعوت کن که بیاد تو و زندگیمون رو غرق رفاه و ثروت کنه .همسرش باهاش موافق نبود و گفت :چرا از موفقیت دعوت نکنیم که بیاد تو ؟؟؟ عروسشون که در گوشه ای از خونه داشت به صحبت های اونا کوش میکرد یهو پرید وسط بحث و گفت : به نظر من بهتر نیست که از عشق دعوت کنین که داخل خونه بشه ؟؟؟؟ اونوقته که خونه مون پر از محبت و عشق و صمیمت خواهد شد .مرد به همسرش گفت : نصیحت عروسمون را گوش کنیم و محبت و عشق رو مهمون خونه مون کنیم .زن از خونه بیرون رفت و از اون سه تا پیرمرد در خواست کرد : هر کدوم از شما که عشق هست ؟؟خواهش میکنم بیاد منزلمون و مهمون ما باشه .عشق بلند شد و بطرف خانه حرکت کرد ..دو نفر دیگه هم دنبالش اومدن ...زن تعجب زده پرسید ؟ ثروت و موفقیت ؟ شما دیگه کجا میاین تو ؟ من فقط از عشق دعوت کردم که بیاد تو ..اونا همگی با هم جواب دادند : اگه شما ثروت یا موفقیت رو دعوت میکردین ..اون دوتای دیگه از ما باید بیرون می ماندیم .ولی وقتی که شما عشق و محبت رو به خونه تون دعوت کردین هر جا که عشق و محبت باشه ..ما هم دنبالش می رویم .هر جا عشق هست ..رفاه و ثروت موفقیت هم هست ./زندگی با عشق زیبا است.




  • دانلود فیلم